ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)
ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)

در کنار چمن یا آرامگاه عشق، نخستین دفتر شعر سهراب سپهری


امروز، از کتاب «مرگ رنگ» به عنوان اولین دفتر شعر سهراب نام می برند. (سپهری، 1383: 125) . اما درست این است که نخستین دفتر شعر سهراب، کتابچه‎ای است به نام «در کنار چمن یا آرامگاه عشق» در قطع پالتویی (جیب پالتویی)، که در سال 1326 در کاشان به چاپ رسیده است. قالب شعر، دوگانی یا مثنوی است، و بر این دفتر، دوست شاعر، عباس کی‎منش، شاعر مشهور دهه‎های بعد،  مقدمه ای کوتاه نوشته است....

 سهراب سپهری در روشنایی مهر


سهراب سپهری، شاعر و نقاش نامدار معاصر سال 1307 به دنیا آمد. در بیشتر زندگینامه های منتشرشده، تولد او  15 مهر ماه آمده است، اما در زندگی نامه‎ای به قلم خود شاعر می خوانیم: «من کاشی‎ام، اما در قم متولد شده‎ام. شناسنامه‎ام درست نیست. مادرم می داند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده‎ام، درست سر ساعت 12»، «پی قد قامت موج».

پدر سهراب کارمند اداره تلگراف بود: «در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار می نواخت. او مرا به نقاشی عادت داد.» و همین، به‎همراه شاعری، عیب بزرگ زندگی‎اش بود. در مدرسه یک روز معلم به او گفت: «همه درس‎هایت خوب است. عیب تو این است که نقاشی می کنی.» سهراب همیشه این عیب را داشت: «تازه نقاشی هنر است. هنر نفی عیب است، و نمی توان به کسی گفت: عیب تو این است که هنر داری.» در مدرسه یک بار هم چوب خورد: «آن هم به جرم نقاشی.»


سهراب اولین شعرش را در ده سالگی نوشت: «هنوز یک بیت آن را به یاد دارم:
ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان
نکردم هیچ یادی از دبستان.»



امروز، از کتاب «مرگ رنگ» به عنوان اولین دفتر شعر سهراب نام می برند. (سپهری، 1383: 125) . اما درست این است که نخستین دفتر شعر سهراب، کتابچه‎ای است به نام «در کنار چمن یا آرامگاه عشق» در قطع پالتویی (جیب پالتویی)، که در سال 1326 در کاشان به چاپ رسیده است. قالب شعر، دوگانی یا مثنوی است، و بر این دفتر، دوست شاعر، عباس کی‎منش، شاعر مشهور دهه‎های بعد،  مقدمه ای کوتاه نوشته است. در سالگرد تولد شاعر و هنرمند نامدار معاصر، مقدمۀ عباس کی‎منش را می‎خوانیم:


مقدمه

از خواندن داستان (در کنار چمن یا آرامگاه عشق)  که زادۀ افکار بلند و چکیدۀ خامۀ سحرانگیز شاعر جوان و حساس، دوست ادبی من آقای «سهراب سپهری» است پرده‎های گوناگون زیبایی‎های طبیعت عشق و آرزو؛ خاطرات جوانی، یأس و نومیدی در برابر دیدگان شما مجسم خواهد شد، شما هرچند دیرپسند باشید از خواندن این تابلو بدیع و زیبا که مجموعه‎ای از خاطرات دو دلباخته ناکام و سیه‎روزگار می‎باشد مجذوب و متأثر خواهید شد.

امیدوارم سایر آثار ادبی آقای سپهری نیز هر چه زودتر یکی پس از دیگری در دسترس هواخواهان ادب قرار گیرد.

خرداد 1326 عباس کی‎منش (مشفق)


 

مشفق کاشانی بخشی از  ناگفته‎های  خود را درباره سهراب، در سی امین سالمرگ او بیان کرده است.

دفتر «در کنار چمن یا آرامگاه عشق» با این بیت‎ها آغاز می شود:
فصل بهار است و شب ماهتاب
ریخته بر دشت و چمن سیم ناب
تازه سر از کوه بر آورده ماه
کاسته از تیرگی شامگاه
نغمهء مرغان شب و آبشار
هوش ز سر می برد از دل قرار
باد روان بخش بهاری وزان
در افق شب شده اختر عیان


آخرین برگ آرامگاه عشق نیز با این بیت‎ها به پایان می‎رسد:


در هشتاد و نهمین سالگرد تولد سهراب، نام و یاد و جایگاه آثار ارزشمند او را گرامی می داریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نقل قول‎ها همگی برگرفته از کتاب اطاق آبی، و زندگی نامه خودنوشت سهراب در هشت کتاب است.

کتابنامه:

ـ سپهری، سهراب (1326)، در کنار چمن یا آرامگاه عشق، کاشان.

ـ سپهری، سهراب (1383)، اطاق آبی، به کوشش پروانه سپهری، تهران، سروش، چاپ مکرر: تهران، انتشارات نگاه.

ـ سپهری، سهراب (1389)، هشت کتاب همراه با تصویر و زندگی‎نامۀ سهراب سپهری به قلم خودش، تهران، گفتمان اندیشۀ معاصر، چ 1.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد