شواهدی در دست است که نشان میدهد در روزگاران پیشین، در بسیاری از شهرهای ایران، قفلسازی رواج بسیار داشته است. در دوران قدیم، هنر قفلسازی همانند دیگر صنایع وابسته به فلزکاری از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و بهویژه در دوران اسلامی، در قالب شاخهای مستقل راه کمال پیموده است. در این دوران، قفلها در کنار ویژگی امنیتی خود، چیزهایی نمادین و حتی مذهبی بودند که در مراسم گوناگون کاربرد مییافتند. برای نمونه، دخیل بستن و قفل بستن را میتوان به یاد آورد (کسرایی، 1391). پیش از حملۀ مغول، شهرهای اصفهان، یزد، اردبیل، کرمانشاه، جهرم، همدان، بروجرد و ... از مهمترین مراکز قفلسازی ایران بود (ابراهیمی و یزدانپناه، 1387: 85). امروزه از میان شهرهای برشمرده، تنها برخی چون بروجرد همچنان به ساخت قفلهای قدیمی مشغولند. نیز از مهمترین مراکز قفلسازی سنتی میتوان به چالشتر (7 کیلومتری شهرکرد و کرند) اشاره کرد که در آن صنعت ساخت قفلهای قدیمی از رونق نسبی برخوردار است (کسرایی، 1391). در ادامه پس از آشنایی با گونههای قفلهای ایرانی، آنها را با توجه به تزیینات و نمودهای هنری بررسی خواهیم کرد.
به نظر میرسد قدیمیترین قفلها برای امنیت خزانهها، پرستشگاهها و انبارهای مواد غذایی و اشیای نفیس در مصر و بینالنهرین فراگیر بوده است. برپایۀ مستندات تاریخی، دیرینگی قفلسازی در ایران به حدود 1800 پیش از میلاد باز میگردد. کلیدی که از حفاریهای خرسآباد نینوا کشف شده، یکی از قدیمیترین اجزای به دستآمده حرفۀ قفلسازی تا به امروز است. این کلید نزدیک به 4000 سال دیرینگی دارد و از آنِ کلونی چوبی بوده است. همانند این کلون چوبی در مناطقی مانند مصر و فلسطین نیز دیده شده است (میرزاابوالقاسمی، 1387: 140). با آنکه قدیمیترین قفلهای تاریخ از جنس چوب است، قفلهای قدیمی به دستآمده از حدود ایران، بیشتر، سنگی است. از قدیمیترین قفلهای ایرانی، نمونهای در معبد چغازنبیل است که به قرن 13 پیش از میلاد بازمیگردد (Iranica online/lock). گزارشهای باستانشناسی در تپۀ سیلک، دستبندی سنگی را معرفی میکند که از تکههایی جداگانه ساخته شده و با بستهایی قفلمانند به یکدیگر پیوسته است. همچنین پیکرۀ نشستۀ شیری از شوش به دست آمده است که در پای آن، سوراخی دیده میشود. این سوراخ از یک سوی پای شیر به سوی دیگر پیکره ادامه یافته است. برخی پژوهشگران براین باورند این سوراخ کشیده، محل عبور چوب یا فلزی بوده که با شیری مشابه، تشکیل یک کلون یا قفل ابتدایی را میداده است. در حجاریهای تختجمشید نیز گیرۀ خنجری به دست آمده که برای نگهداری خنجر (مانند یک قفل ساده) استفاده میشده است. این اثر اکنون در موزۀ ایران باستان نگهداری میشود (ابراهیمی و یزدانپناه، 1387: 85).
انواع قفل و تقسیمبندی آن
قفلهای ایرانی از دیدگاههای گوناگون قابل تقسیم است.
1. تقسیمبندی برپایۀ چگونگی گشودن قفلها:
1ـ1. قفلهای رمزی: این دسته از قفلها بدون کلید باز و بسته میشود و از چند حلقۀ عریض و متحرک تشکیل شده است. هر حلقه دربردارندۀ حروف یا اعداد است. چنانچه نحوۀ قرارگیری حروف یا کلمات کنار یکدیگر، صحیح باشد، ضامن داخلی آزاد شده و قفل باز میشود. قفلهای رمزی، هماکنون نیز کاربرد دارد و در صنایع قفلسازی جدید تولید میشود (تصویر 1).
تصویر 1) قفل رمزی؛ سدههای 9 و 10 ه.ق؛ مس؛ مجموعۀ پرویز تناولی
1ـ2. قفلهای کلیددار: این گروه، بسیار گوناگون است و قفلهای فنر خاردار؛ فنر خمیده؛ فنر پیچیده و ... را دربرمیگیرد. در حقیقت شکل فنر داخلی بدنۀ قفل، این نامگذاریها را ایجاد کرده است. برای گشودن این قفلها، میبایست دست کم یک کلید در دست باشد. گاهی قفلهای کلیدی را چنان میساختند که چندین کلید بهگونهای همزمان برای گشودن آن نیاز بود. این قفلها بهویژه برای صندوقچههای پول در دکانها یا مکانهایی که چند شریک میبایست همزمان به پولها دسترسی داشته باشند، به کار میرفت. امنیت این قفلها بسیار بالا بود و حتی اگر به شکلی تصادفی، یک کلید به دست فرد نااهلی میافتاد باز هم گشودن قفل ممکن نمیشد (تصویرهای 2 و 3).
تصویر 2) قفل کلیددار؛ بیتا؛ از مجموعۀ کرامتاللّه نیّر (فیلم کلکسیونرهای ایرانی)
تصویر 3) قفلهای لولهای یا پیچی کلیددار؛ بیتا؛ طلاکوبی روی فولاد
1ـ3. قفلهای طلسمی: این قفلها از جهت ایمنی اهمیت کمتری داشت و به راحتی گشوده میشد. اما کاربرد اصلی آنها بستن زبان بدگویان، دوری از چشم زخم، بستن مردان در فاصله میان عقد و عروسی، حفظ جنین در شکم زن باردار و .. بود. گاهی این قفلها به شکل گردنبند و نظرقربانی ساخته میشد و همیشه همراه افراد بود؛ گاهی نیز قفل را در جایی خاص نگهداری میکردند. دستهای از قفلهای طلسمی، برای حفظ نوزادان از نگاه بد یا شر شیاطین و اجنه ساخته میشد و با سنجاق به قنداق نوزاد بسته میشد. قفلهای طلسمی را به شکلهای خاص (جانورانی ویژه) میساختند و نزد دعانویسان و طلسمگران میبردند تا اوراد و ادعیۀ لازم بر آنها نوشته یا تلاوت شود. گشودن این قفلها چنان ساده بود که گاه با یک سنجاق یا سوزن، دهانۀ قفل گشوده میشد. اهمیت این نکته بر آن است که فرد بتواند هرگاه اراده کرد، قفل را بگشاید و در صورت نیاز بار دیگر آن را با دعایی ویژه ببندد (تصویرهای 4ـ6).
تصویر 4) قفل طلسمی؛ سدههای 12ـ13 ه.ق؛ مجموعۀ پرویز تناولی
تصویر 5) قفل با ادعیۀ اسلامی؛ دورۀ معاصر؛ قفل در کعبه؛ ساخت چالشتر؛ ایران
تصویر 6) نمونههای دیگر از قفلهای قدیمی کلیددار
2. تقسیمبندی قفلها از جهت دیدگاه فنی و صنعتی:
2ـ1. قفلهای ثابت یا قفلهای در: این قفلها با کلون و کلوندان، مجموعۀ کاملی را تشکیل میدهد و چنانچه گلمیخها و سایر بخشهای فلزی در را به آن بیفزاییم، مجموعۀ یراقآلات درها را میبینیم. این قفلها دربردارندۀ کلوندان، کلون و قفل فنر پخششو هستند. در ادامه به بررسی این بخشها میپردازیم:
کلوندان: عبارت است از قفل کلون چوبی محکمی که داخل بدنۀ قفل قرار گرفته است. بدنۀ قفل با گلمیخهای آهنی دستساز، به لنگۀ در متصل است؛
قفل کلون: این قفلها در تمامی ایران یافت میشود و از جهت ساخت، کهنترین گروه را تشکیل میدهد. قدیمیترین کلید این نوع قفلها از دویست پیش از میلاد و از شهر خورسآباد برجای مانده است. گیرشمن در چغازنبیل نیز نمونۀ این قفلها را شناسایی کرده است. کلون دارای چندین دندانه است که وقتی قفل بسته میشد، روی آنها میافتاد و بدین ترتیب ضامن آن میشد. برای گشودن در، کلید را از سوراخی به نام کلیدخور وارد میکردند و در حقیقت بخشی را که ضامن است به عقب میراندند.
کلونها از جمله قفلهای چوبی است که برای بستن درِ دروازهها یا باغها و ... به کار میرفت. قفلهای کلوندار به چند دسته تقسیم میشود:
الف) کلونهایی با کلیدهای چوبی که نوک کلید، دو یا سه دندهای بوده است. این کلونها حدود صد سال پیش در شهرکرد ساخته میشد؛
ب) نمونههای جدیدتر که قسمت زیرین آنها دو یا سه سوراخ داشت و قسمت رویی نیز به همان اندازه دارای دنده بود. این کلونها نیز حدود هفتاد تا هشتاد سال پیش در شهرکرد رواج داشت؛
ج) کلونهایی با کلیدهای اختصاصی که از خلاقیتهای استادی احمد محمدیان دهکردی است و تنها کلید ویژهای میتواند آن را بگشاید (ابراهیمی و یزدانپناه، 1387: 87).
2ـ2. قفلهای مستقل از در: این قفلها بیشتر، آهنی یا فولادی است و برای بستن درِ صندوق، صندوقچه و ... به کار میرفت. در سدههای متأخر، برخی گونههای این قفل برای امنیت در منازل و دکانها نیز استفاده میشد. نکتۀ مهم این است که این دسته از قفلها، دربرگیرندۀ قفل و کلید است و به هیچروی به کلون و کلوندان وابسته نیست. قفل با کلید پیچی؛ قفل با کلید فشاری؛ قفلهای لولهای با کلید پیچی و قفلهای رمزی از نمونههای این گروه است (کسرایی، 1391).
3. تقسیم بر اساس جنس: در سادهترین تقسیمبندی، قفلها را در دو گروه چوبی و فلزی جای میدهند. قفلهای چوبی از گوناگونی اندکی برخوردار است و بیشتر کارکرد و ساختمانی یکسان دارد. دربرابر قفلهای فلزی از هر نظر بسیار گوناگون است (میرزاابوالقاسمی، 1387: 140).
پارۀ دوم را اینجا بخوانید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کتابنامه:
ـ ابراهیمی ناغانی، حسین و سارا یزدانپناه (1387). قفل چالشتر؛ شیوۀ ساخت، زیبایی و آسیبشناسی. کتاب ماه هنر، ش 119.
ـ تناولی، پرویز (1370). قفلهای ایران. تهران: نشر بنگاه.
ـ کسرایی، شیرین (1391). نگاهی به هنر قفلسازی. این نگارش را در اینجا بخوانید.
ـ میرزاابوالقاسمی، محمدصادق (1387). قفلهای ناگشوده. نشریۀ آیینه خیال، ش 10.