ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)
ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)

ورقه و گلشاه، کهن‎ترین نسخۀ فارسی مصور (به همراه تصویرهای کتاب)؛ پارۀ نخست

ورقه و گلشاه، نسخه‎ای مصور در کتابخانۀ توپقاپی‎سرای استانبول به شمارۀ hezine 841 ، به گمان برخی هنرپژوهان و نسخه‎شناسان، کهن‎ترین نسخۀ مصور فارسی است که در وضعیت مطلوبی به دست ما رسیده است. کمتر کتاب یا پژوهشی را می‎توان یافت که در بررسی تاریخ نقاشی و نسخه‎آرایی ایرانی، سخن را از ورقه و گلشاه آغاز نکرده باشد. با وجود اهمیت این شاهکار بی‎بدیل که بسیاری ویژگی‎های هنر پیشامغولی ایران و فرارودی را بازتاب می‎دهد، و نیز با آنکه در سال‎های اخیر بسیاری از مجموعه‎های معتبر جهانی (موزه‎ها، کتابخانه‎ها و مجموعه‎های شخصی) به انتشار آنلاین آثار همت گمارده‎اند، دسترسی به تصویرهای این کتاب ارزشمند با دشواری روبه‎روست. کتابخانه و موزۀ توپقاپی‎سرای (استانبول) که نسخه را در اختیار دارد، امکان دسترسی گسترده به این کتاب را برای هنرپژوهان فراهم نیاورده است. در جریان پیشبرد برخی بررسی‎ها در ماه‎های اخیر ناگزیر از دستیابی به تصویرهای این کتاب بودم. برخی از آن‎ها را از وبلاگ‎ها، سایت‎ها و کتاب‎های گوناگون به‎تدریج گرد آوردم و در این نوشتار همۀ آنچه در این مدت یافتم، با هنرپژوهان کشورم سهیم می‎شوم. به امید پژوهش‎های درخشان.

 

 


اولگ گرابر، ورقه و گلشاه فارسی را در کنار صورالکواکب عربی، قدیمی‎ترین نسخه‎های برجای‎ماندۀ ایرانی می‎داند (همو، 1390: 58ـ59). حتی هنرپژوهانی چون ارنست کونل نیز که سمک عیار کتابخانۀ بادلیان را سرآغاز نقاشی سلجوقی معرفی می‎کنند، دیرینگی ورقه و گلشاه را یادآور می‎شوند (همو، 1387: 2096 به بعد). ورقه و گلشاه استانبول، 71 نگاره دارد. بدون تاریخ است اما رقم نقاش بر یکی از صفحات آن دیده می‎شود: عبدالملک‎بن محمد الخوئی. پژوهشگران، تاریخ تولید نسخه را گوناگون بیان کرده‎اند؛ برای نمونه، اولگ گرابر، آن را برجای‎مانده از 596 ه.ق. می‎داند (همو، 1390: 58)؛ علی تجویدی تاریخ درست را سده‎های 4ـ5 ه.ق. می‎نویسد (همو، 1386: 71)؛ و یعقوب آژند، سدۀ 7 ه.ق. را تاریخ پرداخت این نسخه می‎نگارد (همو، 1389: 107). همانندی‎های شیوۀ اجرا در این نسخه با سفالینه‎های منقوش برجای‎مانده از آن دوران سبب شده است، سبک نسخه را پیشامغول (سلجوقی) بدانند. نگاره‎های این نسخه، در کادربندی‎های کشیدۀ افقی اجرا شده است. گاه بیرون‎زدگی میله‎های پرچم، تنۀ درختان و ... کادربندی فشرده و محدود را شکسته است و نگاه را به فراتر از کادربندی می‎کشاند. رنگ‎های چیره قرمز و آبی است. پیکره‎ها و اسب‎ها بیشترین فضای تصویری را پُر کرده‎اند و گاه برخی عناصر فرعی، مانند دروازۀ شهر، خیمه و سراپرده و ... نیز دیده می‎شود. تزیینات گیاهی در بیشتر نگاره‎ها غیرحقیقی و پُرکنندۀ فضاست و به طبیعت‎پردازی راه نمی‎برد. گاه نیز تنها اسلیمی‎های پیچان و درشت، تمامی پس‎زمینه را پوشانده است. اشیاء و اجسام بسیار گزیده و به فراخور نیاز اجرا شده است؛ درعین‎حال، گرابر این اجسام را «انعکاس مشاهدۀ مستقیم» می‎داند که نقاش، پیرامون خود دیده است (همو، 1390: 59). نگاره‎های هر صفحه، بازگوکنندۀ عین‎به‎عین داستان است و مانند بیشتر نسخه‎نگاره‎های آن دوران به موضوعی فراتر از متن ادبی اشاره ندارد. گرابر می‎نویسد: «به ندرت چیزی بیش از متنی که این نقاشی‎ها را در میان گرفته، برای فهم آن‎ها ضرورت پیدا می‎کند» (همو، 1390: 59).

هاله‎های زرین و تزیینی که از هنر پیشااسلامی برجای‎مانده است، گرچه از مفهوم قداست تهی شده، به‎مانند سفالینه‎ها، چون عنصری تزیینی گرداگرد سر افراد نقش‎اندازی شده است. کونل در شرح بهره‎مندی  و اجرای این هاله‎های زینتی در نسخۀ مشابهی ـ نسخۀ خطی جالینوس در کتابخانۀ سلطنتی وین ـ می‎نویسد: «تمامی پیکره‎ها و حتی پرندگان در پرواز، هاله‎ای بر گرد خود دارند که نشانۀ دیگری از توجه نقاش به تأکید بخشیدن بر جنبۀ تزیینی اثر» است (همو، 1387: 2097). هاله‎های تزیینی، درست با همین هدف در ورقه و گلشاه نیز اجرا شده است. تزیینات پارچه‎ها و سراپرده‎ها بسیار ریزپردازانه و دقیق اجرا شده است و از گوناگونی نقش‎مایه‎های بافته‎های آن دوران نشان دارد. شاید بتوان آرایه‎بندی‎های تزیینی در ورقه و گلشاه استانبول را نمونه‎ای از کهن‎ترین ریزپردازی‎های نگارگری ایرانی به شمار آورد. تأکید بر نمایش چادرها و سراپرده‎ها ـ بیش از فضاهای ساختمانی ـ شاید یادآور متن داستان ـ دو دلدادۀ قبیله‎نشین عرب ـ یا حتی بازنمود فرهنگی باشد که نسخه را پرداخته است.

داستان ورقه و  گلشاه را عیوقی از شاعران دورۀ نخست غزنوی ـ هم‎روزگار سلطان محمود ـ سروده است. عیوقی را تا چند دهۀ پیش، تنها برپایۀ دو بیت شعری که از وی در لغت فرس آمده بود، می‎شناختند؛ تا اینکه دکتر احمد آتش، استاد دانشگاه استانبول، این نسخۀ خطی را از او یافت.1 استاد صفا دربارۀ داستان ورقه و گلشاه می‎نویسد: «سرگذشتی عاشقانه است از اصل عربی. ورقه پسر شیخ قبیله بنی شیبه و گلشاه دختر عم او بود که از کودکی یکدیگر را دوست داشتند و داستان پرحادثه عشق آنان تا دورۀ رسالت پیغامبر اسلام(ص) به طول انجامید و با آنکه این عاشق و معشوق در حرمان مرده بودند پیغامبر آنان را زنده و با یکدیگر تزویج کرد و هر دو عاشق به سعادت عمر گذرانیدند» (همو، 1366: 602). داستان عاشقانۀ ورقه و گلشاه در آثار سوزنی و مولوی نیز آمده است. یوسف مداح، شاعر ترک‎زبان در سال 770 ه.ق. این داستان را به ترکی سرود و کتابی دیگر با نام حکایه عجیبه از احوال گلشاه و ورقه از فارسی به ترکی ترجمه و در سال 1324 در تاشکند منتشر شد. داستان ورقه و گلشاه در ادبیات قرون وسطای اسپانیا و فرانسه نیز با نام Floire et Blancheflor شناخته می‎شود (همانجا).


پی‎نوشت:

1. استاد ذبیح‎الله صفا در مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران، شمارۀ 4، سال اول، مقاله‎ای با نام «یک مثنوی گم‎شده از دورۀ غزنویان، ورقه و گلشاه عیوقی» دارند که دربارۀ یافتۀ دکتر آتش به تفصیل سخن می‎گویند. همچنین ایشان در کتاب تاریخ ادبیات در ایران، جلد نخست می‎نویسند: «این منظومه را به سال 1343 با مقدمه و حواشی مشروح چاپ کرده‎ام» (صفا، 1366: 601).


کتابنامه:

ـ آژند، یعقوب (1389)، نگارگری ایران، ج 1، تهران، انتشارات سمت، چ 1.

ـ تجویدی، علی (1386)، نگاهی به هنر نقاشی ایران از آغاز تا سدۀ دهم هجری، تهران، وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، چ 3.

ـ صفا، ذبیح‎الله (1366)، تاریخ ادبیات در ایران، ج 1، تهران: انتشارات فردوس، چ 7.

ـ کونل، ارنست (1387)، «تاریخچۀ نقاشی مینیاتور و طراحی»، برگردان پرویز مرزبان، در: آرتور پوپ و فیلیس اکرمن، سیری در هنر ایران، ج 5، ویراستۀ سیروس پرهام، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چ 1.

ـ گرابر، اولگ (1390)، مروری بر نگارگری ایرانی، برگردان مهرداد وحدتی دانشمند، تهران، انتشارات فرهنگستان هنر، چ 2.



تصویرها (شمارۀ تصویرها، با شمارۀ نسخه‎نگاره‎ها در کتاب اصلی یکسان نیست):


تصویر 1

تصویر 2

تصویر 3

تصویر 4

تصویر 5

تصویر 6

تصویر 7

تصویر 8

تصویر 9

تصویر 10

تصویر 11

تصویر 12

تصویر 13

تصویر 14

تصویر 15

تصویر 16

تصویر 17


تصویر 18


تصویرهای 19 تا 36 را اینجا ببینید.

تصویرهای 37 تا 54 را اینجا ببینید.

تصویرهای 55 تا 74 را اینجا ببینید.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد