ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در بررسی دگرگونیهای اجتماعی هنر، همواره اخبار برگزاری نمایشگاهها و رویدادهای فرهنگی دهههای پیشین، اسنادی مهم و راهگشا بوده است. برپایۀ این اخبار میتوان به ذوق هنری جامعه یا دست کم، ترویج ذوقی که سیاستهای فرهنگی جامعه در پیش داشته است، پی برد. چنانچه، آمار استقبال از نمایشگاهی ـ هرچند حدودی و ژورنالیستی ـ در برخی از این گزارشها آمده باشد، کمک بسیاری به درک فضای هنری آن دوران، پذیرش و ادراک مخاطبان هنر دارد. بر همین بنیان، گزارشی از صفحۀ مجلۀ سپید و سیاه (صفحۀ 48 و ادامه در صفحۀ 47) را در اینجا میآوریم که به تاریخ سوم آبانماه 1357 منتشر شده است. گفتنی است، متن هر خبر از جهت محتوا و قالب نگارشی، بهتمامی همانند نشریه است.ازاینرو، هیچ یک از اشکالات رسمالخطی یا حتی نگارشی تصحیح نشده است.
مایکل باکساندال، استاد تاریخ هنر اروپا، نخستین بار در 1972 م. دیدگاهی را دربارۀ ادراک آثار هنری سدۀ 15 ایتالیا مطرح کرد که تا به امروز از برجستهترین آرای بازخوانی آثار هنری دورههای پیشین به شمار میآید. او نظریهاش را که به «نگاه دوران» یا «the period eye» معروف است، در کتابی با نام «Painting and Experience in Fifteenth Century Italy» شرح و گسترش داد. کتاب باکساندال در سال 2013 م. یکی از پرارجاعترین منابع در پژوهشها و تحقیقات دانشگاهی شناخته شد و در جایگاه «کتابی که به تاریخ هنر شکل داده است»، معرفی گردید (Shone and Stonard, 2013). گرچه در کتاب باکساندال، نظریۀ نگاه دوران، تنها بر هنر سدۀ 15 م. ایتالیا تمرکز دارد، میتوان بیتردید آن را نظریهای فراگیر دانست که در بازخوانی و بررسی دامنۀ گستردهای از هنرها در سراسر جهان الگویی جدید و راهگشا به دست میدهد. متأسفانه در ایران کمتر به این اثر و کاربرد گستردۀ نظریۀ باکساندال پرداختهاند. در ادامه هرچند مختصر، با نگاه دوران و دیدگاه باکساندال آشنا خواهیم شد.