مقالۀ «بازنمایی ساختمان در نقاشی ایرانی و نقش آن در گستردگی فضای تصویر و ژرفانمایی» در نشریۀ مبانی نظری هنرهای تجسمی منتشر شد.
نویسنده: مریم کشمیری؛ استادیار گروه نقاشی دانشگاه الزهرا
نشریۀ مبانی نظری هنرهای تجسمی، دورۀ ۸، شمارۀ ۲؛ صفحات ۴ تا ۲۴.
مقالۀ «پیدایی خط افق در نقاشی با نگاه به سفالنگارههای سلجوقی تا نسخهنگارههای ایلخانی» در نشریۀ هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی دانشگاه تهران منتشر شد.
نویسنده: مریم کشمیری (استادیار گروه نقاشی دانشکدۀ هنر دانشگاه الزهرا)
نشریۀ هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی، دورۀ ۲۸، مقالۀ ۲، صفحات ۹۸ تا ۱۰۹
تصویر ۶ مقاله) نقش خط افق در استقرار ترازهای بصری و بازنمایی ژرفا
مقالۀ «بازسازی ویژگیهای نقاشی پیشاسلجوقی برپایۀ سفالینههای گلابهای نیشابور (سفال سامانی)» منتشر شد.
مریم کشمیری، استادیار گروه نقاشی دانشگاه الزهرا
پژوهشنامۀ خراسان بزرگ، دورۀ ۱۴، شمارۀ ۵۰، صفحات ۹۷ تا ۱۱۸
ادامه مطلب ...
مقالۀ «جایگاه خمسهنگاری در فرآیند سه گانۀ الگوسازی نقاشی ایرانی برپایۀ مفهوم ادراک بالمعرفه» منتشر شد.
مریم کشمیری، استادیار گروه نقاشی دانشگاه الزهرا
دوفصلنامۀ رهپویۀ حکمت هنر، دورۀ ۲، شمارۀ ۱، صفحات ۷۵ تا ۸۶
چرا علم مناظر در نقاشی ایرانی سدههای هفتم تا نهم قمری به پرسپکتیو راه نبرد؟
مریم کشمیری (استادیار گروه نقاشی، دانشکدۀ هنر، دانشگاه الزهرا)
نشریۀ تاریخ علم (دانشگاه تهران)، دورۀ ۲۰، شمارۀ ۱، شماره پیاپی ۳۲، بهار و تابستان ۱۴۰۱، صفحات ۴۳ تا ۹۱.
Maryam Keshmiri
Assistant Professor, Department of Painting, Faculty of Art, Alzahra University
Journal of the History of Science, Volume 20, Issue1, Serial Number 32, July 2022, Pages 43-91
در شمارۀ ۲۴ نشریۀ نگره (زمستان ۱۳۹۱)، مقالهای با عنوان «بررسی و تحلیل شمایلشناسانۀ نگارۀ کشته شدن شیده به دست کیخسرو» در صفحات ۵۱ تا ۶۶ به چاپ رسیده که به قلم دو تن از اعضای دانشگاه هنر اسلامی تبریز است: امیر فرید از اعضای هیئت علمی این دانشگاه و آزیتا پویان مجد که در آن زمان، خود را کارشناس نگارگری معرفی کردهاند (مقاله را در اینجا ببینید).
مقاله به دلیل تمرکز بر بنیانهای بصری یک نگاره اهمیت جدی دارد. زیرا در مسیر پرهیز از کلیگویی و با تمرکز بر تحلیل تک اثر به شیوهی سرراست پیش میرود؛ دو اصلی که بایستۀ پژوهش در هنرهای سنتی و صناعی ایران به شمار میآید. هنگامی که پژوهشگر، ذرهبین بر یک اثر میگیرد و مخاطب را به دیدن ظرایف و ریزهکاریهای تکنیکی یا مفهومی فرامیخواند، توانایی خود را از یک سو در دیدن نادیدهها و از سوی دیگر در رویارویی با نقدها و آرای تکمیلی یا مخالف به رخ میکشد، زیرا تنها با تمرکز بر موردها و مصادیق ملموس است که میتوان سخن را دربارۀ چیزی متمرکز کرد و مسیر واکاوی و بحث را باز گذارد، وگرنه کلیگویی و نگاه از دور به تأیید و ردّی مستدل نمیانجامد. آنچه در این نوشتۀ کوتاه پیش میگیریم، تنها با نگاه به بخش پایانی این مقالۀ ارزشمند شکل گرفته است و بررسی فرازها و سایر مباحث را به مجالی دیگر وامینهیم. پیش ازآغاز سخن، بازگویی این نکته را بر خود بایسته میدانم که نگارش ارزشمند دو نویسندۀ محترم را بهویژه به دلایل پیشگفته ارج مینهم. از این رو، یادداشت پیش رو را نشانهای بر قدرشناسی خود از کار نویسندگان محترم مقاله میدانم.
نشستهای پژوهشی دوازدهمین جشنوارۀ تجسمی فجر (بهمن/ اسفند ۱۳۹۸) با تمرکز بر هنرهای تجسمی و با نام «گفتوگوی هنرها؛ آفرینش تجسمی نوین با نگاهی بین رشتهای» از تاریخ ۳۰ بهمن تا ۵ اسفند در مؤسسۀ صبا و در میان آثار گوناگون تجسمی برگزار شد. بازدیدکنندگان و علاقمندان در دومین جلسۀ این نشستها با نام «نگاه و منظر در نقاشی سنتی ایرانی» در حالی شرکت کردند که تهران، هوای پرباران و لطیفی را تجربه میکرد (پنجشنبه، اول اسفندماه). عنوان فرعی این نشست، «نگارگری و علم مناظر» بود. مدیریت این جلسه را دوست نازنین و هنرمندم، سرکار خانم اعظم حکیم سلمانی بر عهده داشتند که جا دارد از ایشان صمیمانه قدردانی نمایم.
این مقاله دربردارندۀ بخشی از دستاوردهای رسالۀ دکتری نویسندۀ نخست مقاله با نام «شیوههای دیدن و ادراک بصری در نگارگری ایرانی و علم مناظر» و با راهنمایی نویسندۀ دوم است که در تیرماه ۱۳۹۷ در دانشگاه الزهرا(س) دفاع شد.
مریم کشمیری؛ زهرا رهبرنیا
نشریۀ هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی
دورۀ ۲۴، شمارۀ ۴، زمستان ۱۳۹۸، صفحات ۷۷ تا ۹۰
پارۀ نخست را اینجا ببینید.
پارۀ دوم را اینجا ببینید.
پارۀ سوم را اینجا ببینید.
شاهنامۀ بزرگ یا کبیر ایلخانی/ مغول، نام نسخهای مصور از دورۀ ایلخانی است که به دلیل اندازۀ بزرگ برگههایش بدین نام خوانده میشود. برای نمونه، برپایۀ گزارش گالری هنری فریر، برگهای که نگارۀ «مرگ اسکندر» را دربردارد، ۵۷/۶ در ۳۹/۷ سانتیمتر است.
پژوهشگران براین باورند که شاهنامۀ بزرگ مغول را در روزگار فرمانروایی ابوسعید ایلخانی در کارگاه پررونق دربار وی و با پشتیبانی او پرداختهاند؛ ازاینرو در برخی منابع با نام شاهنامۀ ابوسعیدی آمده است.
در ۱۹۱۰ م/ حدود ۱۲۸۸ ه.ش، این نسخه با واسطه به دست مجموعهداری فرانسوی با نام ژرژ ژوزف دموت (George Joseph Demotte) رسید. دموت برای فروش این نسخه پربها، پیشنهادات بسیاری به مجموعهها و گالریهای هنری داد که البته بهای بالای آن، سدی بزرگ در برابر استقبال ایشان از خرید بود. دموت برآن شد شیرازۀ این نسخۀ بیهمتا را بگشاید و برگههای آن را بهگونهای منفرد بفروشد. همین تصمیم نابخردانه سبب گردید امروزه برگههای شاهنامۀ ابوسعیدی در سراسر جهان پراکنده باشد. متأسفانه در پی این اقدام، بسیاری از صفحات متنی نیز گم شد. ازاینروست که برخی منابع، بهویژه منابع غربی، گاه این شاهنامه را شاهنامۀ دموت میخوانند.
امروزه برگههایی از این نسخۀ ممتاز را میتوان در مجموعۀ ناصر خلیلی، مجموعۀ کلولند، موزۀ متروپولیتن، مجموعۀ دانشگاه هاروارد، مجموعۀ هنری فریر، موزۀ بریتانیا، موزۀ هنری نلسون ـ اتکینز، مجموعۀ هنری دیترویت، موزۀ هنرهای زیبای بوستون، موزۀ لوور، مجموعۀ کنتس دوپهاگ و موزۀ رضا عباسی تهران یافت.
نوشتار حاضر در چندین بخش، برگههای مجموعههای یادشده را در اختیار هنرپژوهان میگذارد.
ادامه مطلب ...