ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)
ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)

نگرشی بر ژرفانمایی (پرسپکتیو) در نگارگری ایرانی برپایۀ آرای ابن‌هیثم در المناظر (نشریه هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی)

این مقاله دربردارندۀ بخشی از دستاوردهای رسالۀ دکتری نویسندۀ نخست مقاله با نام «شیوه‌های دیدن و ادراک بصری در نگارگری ایرانی و علم مناظر» و با راهنمایی نویسندۀ دوم است که در تیرماه ۱۳۹۷ در دانشگاه الزهرا(س) دفاع شد.

مریم کشمیری؛ زهرا رهبرنیا

نشریۀ هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی

دورۀ ۲۴، شمارۀ ۴، زمستان ۱۳۹۸، صفحات ۷۷ تا ۹۰

 


 

نگرشی بر ژرفانمایی (پرسپکتیو) در نگارگری ایرانی برپایۀ آرای ابن‌هیثم در المناظر

مریم کشمیری، زهرا رهبرنیا

نشریۀ هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی

دورۀ ۲۴، شمارۀ ۴، زمستان ۱۳۹۸، صفحات ۷۷ تا ۹۰


چکیده:

ژرفانمایی در نسخه‎نگاره‎های ایرانی با آنچه امروز از پرسپکتیو دانسته می‌شود، بسیار متفاوت است. در نگارگری، پیکره‌های دورتر را هم‌اندازۀ پیکره‌های نزدیک‎تر، اما بالاتر از آن‎ها بازنموده‌اند. پژوهشگران این شیوه را در عبارتِ «بالاتر یعنی دورتر» خلاصه کردند. گمان می‌رود چنین عبارتی، گوناگونی ژرفای صحنه‎ها و مفاهیم در پس آن‎ها را بیان نمی‎کند، زیرا پذیرفتنی نیست هنری چندصدساله که در خدمت بازگفت دیداری روایات ادبی متفاوت بوده است، یکی از مهم‎ترین ارکان صحنه‎پردازی (ژرفا) را چنین ساده‎انگارانه بازنموده باشد. براین‎پایه، پرسش‎های جستار حاضر برمی‎آید: مبانی شکل‎گیری ژرفانمایی بالاوپایین چیست؟ آیا بربنیان این مبانی می‎توان گوناگونی ژرفانمایی را چندان‎که ایرانیان قدیم درمی‎یافتند، بازفهمید؟ رسالات مناظرومرایای کهن (المناظر ابن‎هیثم)، درک مفهوم ژرفا در نگاه ایرانیان و تبیین شیوه‎های بازنمایی آن را ممکن می‎سازد. براین‎بنیان، شش گونۀ ژرفانمایی در نقاشی ایرانی شناختنی است که هریک از جهتِ عمق صحنه‎ها، کاربرد و مفهوم با یکدیگر تفاوت دارد: انبوه‎نگاری؛ انجمن‎نگاری؛ بوستان‎نگاری؛ صحرانگاری؛ ژرفانمایی با لایه‎های میانجی؛ و ژرفانمایی‎های ساختمانی. پژوهش درپیِ فهم تاریخی اثر می‎کوشد دریافت مخاطب امروز را به فهم بینندۀ سده‎های پیشین نزدیک گرداند و چارچوب‎های نادیدۀ نگارگری ایرانی را بازنمایاند. ازاین‎رو، پژوهشی بنیادین با رویکردی تاریخی است که اصول المناظر را به‎شیوۀ توصیف بازمی‎خواند و ژرفانمایی نگاره‎ها را با توصیف‎ـ‎تحلیل و نیز سنجش چارچوب‎های علمی و هنری (تطبیق هم‎زمان) تبیین می‎کند.


واژگان کلیدی:

نقاشی سنتی ایران (نگارگری)؛ ژرفانمایی (پرسپکتیو)؛ ابن‎هیثم؛ دانش مناظر و مرایا (نورشناسی اسلامی).


مقاله را در سایت نشریه اینجا ببینید.

مقاله را از اینجا دریافت کنید.


همچنین پیوسته با این مقاله بنگرید به:

ـ مقالۀ بازتاب اندیشه‎های علمی در نگارگری، اهمیت نقره در بازنمایی آب برپایۀ یافته‎های علم مناظر، نشریۀ هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی، دورۀ ۲۲، ش ۳؛

ـ مقالۀ تبیین الگوپردازی، ریزنگاری و حجم‎پردازی در نگارگری ایرانی برپایۀ مبانی ادراک در المناظر ابن هیثم، نشریۀ مبانی نظری هنرهای تجسمی، دورۀ ۳، ش ۲ (شماره مسلسل ۶)؛

ـ پژوهش ضرورت گونه دادن کاغذ در نسخه‎پردازی‎های ایرانی، برپایۀ دستاوردهای دانش مناظر و مرایای کهن (المناظر ابن هیثم)، چکیدۀ بخشی از رسالۀ دکتری.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد