ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
شواهدی در دست است که نشان میدهد در روزگاران پیشین، در بسیاری از شهرهای ایران، قفلسازی رواج بسیار داشته است. در دوران قدیم، هنر قفلسازی همانند دیگر صنایع وابسته به فلزکاری از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و بهویژه در دوران اسلامی، در قالب شاخهای مستقل راه کمال پیموده است. در این دوران، قفلها در کنار ویژگی امنیتی خود، چیزهایی نمادین و حتی مذهبی بودند که در مراسم گوناگون کاربرد مییافتند. برای نمونه، دخیل بستن و قفل بستن را میتوان به یاد آورد (کسرایی، 1391). پیش از حملۀ مغول، شهرهای اصفهان، یزد، اردبیل، کرمانشاه، جهرم، همدان، بروجرد و ... از مهمترین مراکز قفلسازی ایران بود (ابراهیمی و یزدانپناه، 1387: 85). امروزه از میان شهرهای برشمرده، تنها برخی چون بروجرد همچنان به ساخت قفلهای قدیمی مشغولند. نیز از مهمترین مراکز قفلسازی سنتی میتوان به چالشتر (7 کیلومتری شهرکرد و کرند) اشاره کرد که در آن صنعت ساخت قفلهای قدیمی از رونق نسبی برخوردار است (کسرایی، 1391). در ادامه پس از آشنایی با گونههای قفلهای ایرانی، آنها را با توجه به تزیینات و نمودهای هنری بررسی خواهیم کرد.
در بررسی دگرگونیهای اجتماعی هنر، همواره اخبار برگزاری نمایشگاهها و رویدادهای فرهنگی دهههای پیشین، اسنادی مهم و راهگشا بوده است. برپایۀ این اخبار میتوان به ذوق هنری جامعه یا دست کم، ترویج ذوقی که سیاستهای فرهنگی جامعه در پیش داشته است، پی برد. چنانچه، آمار استقبال از نمایشگاهی ـ هرچند حدودی و ژورنالیستی ـ در برخی از این گزارشها آمده باشد، کمک بسیاری به درک فضای هنری آن دوران، پذیرش و ادراک مخاطبان هنر دارد. بر همین بنیان، گزارشی از صفحۀ مجلۀ سپید و سیاه (صفحۀ 48 و ادامه در صفحۀ 47) را در اینجا میآوریم که به تاریخ سوم آبانماه 1357 منتشر شده است. گفتنی است، متن هر خبر از جهت محتوا و قالب نگارشی، بهتمامی همانند نشریه است.ازاینرو، هیچ یک از اشکالات رسمالخطی یا حتی نگارشی تصحیح نشده است.
پیشگامان جنبش سقاخانه در دهههای 40 و 50 خورشیدی از نخستین کسانی بودند که حروف فارسی را طلسموار و بیتوجه به معانی واژگانی بر گسترۀ بوم نشاندند. اینکه تا چه اندازه جامعۀ روشنفکری آن روزگار به این آثار روی خوش نشان داد و چگونه با این شیوۀ مواجهۀ صوری با واژه و الفبا کنار آمد، بحثی است کهنه و تکراری. گزیده میتوان گفت گرتهبرداری گسترده از این آثار تا به امروز نشان میدهد پذیرش آن بر رَدَّش چیره شده است. اما ریشههای این نوآوری پردامنه را در کجا باید جست؟
نشانهشناسی حکمی ـ اسلامی در آثار پیشگامان نوسنتگرایی
مریم کشمیری
فصلنامۀ علمی ـ پژوهشی هنرهای تجسمی، نقشمایه؛ سال پنجم؛ شمارۀ پانزدهم؛ تابستان 1392