ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)
ارثنگ (Arthang)

ارثنگ (Arthang)

تاریخ هنر (گزیدۀ 'گفتارها، یادداشت‎های پراکنده، مقاله و پژوهش‎ها)

مقایسه پوشش خدای‌بانوان در هنرهای باستانی (مطالعه موردی: آناهیتای اوستایی و آتنای آکروپولیسی)



مقایسۀ پوشش خدا‎بانوان در هنرهای باستانی (مطالعۀ موردی: آناهیتای اوستایی و آتنای آکروپولیسی)

مریم کشمیری (دکتری پژوهش هنر؛ نویسندۀ مسئول)

ابوالقاسم دادور (دکتری باستان‎شناسی)

نخستین کنفرانس ملی دوسالانه باستان‎شناسی و تاریخ هنر

دانشگاه مازندران/ اردیبهشت ۱۳۹۸


ادامه مطلب ...

شش‎گانه‎های پرسپکتیو ایرانی برپایۀ آرای ابن هیثم در کتاب المناظر

مقالۀ «نگرشی بر ژرفانمایی در نگارگری ایرانی برپایۀ آرای ابن هیثم در المناظر»

مریم کشمیری؛ زهرا رهبرنیا (پژوهشی برگرفته از رسالۀ دکتری نویسندۀ نخست)

نشریۀ علمی ـ پژوهشی هنرهای زیبا، هنرهای تجسمی، دانشگاه تهران


 

ادامه مطلب ...

آدرس‎دهی (ارجاعات) اینترنتی در پژوهش‎های هنری (پاورپوینت بخشی از کارگاه روش تحقیق و مقاله‎نویسی)

در پژوهش‎های امروزی بهره‎مندی از داده‎های اینترنتی  اهمیت بسیار دارد. شمار کتابخانه‎ها، نشریه‎ها، موزه‎ها و مجموعه‎های هنری که منابع خود را به‎گونه‎ای آنلاین در اختیار مخاطبان می‎نهند، روزبه‎روز رو به فزونی است. در کنار این امکان، داده‎های بسیاری نیز در دسترس است که به دلایل گوناگون، ارزش استناد و توجه ندارد و دانشجویان و نویسندگان مقالات دانشگاهی می‎بایست از آن‎ها پرهیز کنند. همچنین در شیوۀ نگارش مقالات که در سایت‎های نشریات بارگذاری شده، جزییات ارجاعات اینترنتی کمتر آمده است که این نکته به سردرگمی دانشجویان در نگارش دقیق می‎انجامد.

 

ادامه مطلب ...

برگردان واژۀ Colophon در متن‎های فارسی و چکیده‎ای دربارۀ آن

در پژوهش‎های انگلیسی‎زبان که به بررسی هنر نسخه‎آرایی (مانند کتاب‎آرایی مانویان، نسخه‎پردازی‎های دورۀ اسلامی، نسخه‎آرایی‎های بیزانسی و ...) می‎پردازد، فراوان با واژۀ Colophon روبه‎رو می‎شویم. این واژه رابرابری برای ترقیمه، خاتمه یا انجامه در زبان فارسی می‎دانند. ترقیمه در نسخه‎پردازی ایرانی دربردارندۀ اطلاعاتی ویژه بوده و در دوره‎های تاریخی کتاب‎آرایی ایرانی، برپایۀ نسخه‎های برجای‎مانده به شکل‎های گوناگونی اجرا شده است. در ادامه پس از آشنایی گزیده با ترقیمه، سیر دگرگونی شکلی آن را بررسی می‎کنیم.

 

ادامه مطلب ...

ورقه و گلشاه، کهن‎ترین نسخۀ فارسی مصور (به همراه تصویرهای کتاب)؛ پارۀ چهارم

در این بخش، تصویرهای 55 تا 74 ورقه و گلشاه آمده است. برای دیدن تصویرهای 1ـ18 به اینجا بروید؛ تصویرهای 19ـ36 را اینجا ببینید و نیز برای تصویرهای  37تا 54، اینجا را بنگرید (شمارۀ تصویرها، با شمارۀ نسخه‎نگاره‎ها در کتاب اصلی یکسان نیست).

  ادامه مطلب ...

ورقه و گلشاه، کهن‎ترین نسخۀ فارسی مصور (به همراه تصویرهای کتاب)؛ پارۀ سوم

در این بخش، تصویرهای 37تا 54 ورقه و گلشاه آمده است. برای دیدن تصویرهای 1ـ18 به اینجا بروید؛ نیز تصویرهای 19ـ36 را اینجا ببینید (شمارۀ تصویرها، با شمارۀ نسخه‎نگاره‎ها در کتاب اصلی یکسان نیست).

 

ادامه مطلب ...

ورقه و گلشاه، کهن‎ترین نسخۀ فارسی مصور (به همراه تصویرهای کتاب)؛ پارۀ دوم

در این بخش، تصویرهای 19 تا 36 ورقه و گلشاه آمده است. برای دیدن تصویرهای 1ـ18 به اینجا بروید (شمارۀ تصویرها، با شمارۀ نسخه‎نگاره‎ها در کتاب اصلی یکسان نیست).

 

ادامه مطلب ...

ورقه و گلشاه، کهن‎ترین نسخۀ فارسی مصور (به همراه تصویرهای کتاب)؛ پارۀ نخست

ورقه و گلشاه، نسخه‎ای مصور در کتابخانۀ توپقاپی‎سرای استانبول به شمارۀ hezine 841 ، به گمان برخی هنرپژوهان و نسخه‎شناسان، کهن‎ترین نسخۀ مصور فارسی است که در وضعیت مطلوبی به دست ما رسیده است. کمتر کتاب یا پژوهشی را می‎توان یافت که در بررسی تاریخ نقاشی و نسخه‎آرایی ایرانی، سخن را از ورقه و گلشاه آغاز نکرده باشد. با وجود اهمیت این شاهکار بی‎بدیل که بسیاری ویژگی‎های هنر پیشامغولی ایران و فرارودی را بازتاب می‎دهد، و نیز با آنکه در سال‎های اخیر بسیاری از مجموعه‎های معتبر جهانی (موزه‎ها، کتابخانه‎ها و مجموعه‎های شخصی) به انتشار آنلاین آثار همت گمارده‎اند، دسترسی به تصویرهای این کتاب ارزشمند با دشواری روبه‎روست. کتابخانه و موزۀ توپقاپی‎سرای (استانبول) که نسخه را در اختیار دارد، امکان دسترسی گسترده به این کتاب را برای هنرپژوهان فراهم نیاورده است. در جریان پیشبرد برخی بررسی‎ها در ماه‎های اخیر ناگزیر از دستیابی به تصویرهای این کتاب بودم. برخی از آن‎ها را از وبلاگ‎ها، سایت‎ها و کتاب‎های گوناگون به‎تدریج گرد آوردم و در این نوشتار همۀ آنچه در این مدت یافتم، با هنرپژوهان کشورم سهیم می‎شوم. به امید پژوهش‎های درخشان.

 

ادامه مطلب ...

ضرورت گونه دادن کاغذ در نسخه‎پردازی‎های ایرانی، برپایۀ دستاوردهای دانش مناظرومرایای کهن (کتاب المناظر ابن‎هیثم)

رسالات نورشناسی یا مناظرومرایای کهن، نگاه پیشینیان را دربارۀ نور، دیدن و ادراک بصری بازتاب می‎دهد. از آنجا که این آثار، تنها منابع برجای‎ماندۀ علم نورشناسی سده‎های پیش است، یگانه امکان راه‎یابی به افکار ایرانیان قدیم را پیرامون مسائل نورشناسی و دیدن فراهم می‎آورد. در میان نگاشته‎های نورشناسی قدیم که بیشتر آن‎ها به المناظر مشهور بودند، المناظر ابن‎هیثم، یکی از کامل‎ترین رسالات نورشناسی دورۀ اسلامی (سده‎های 4ـ5 ه.ق) به شمار می‎آید.

دیدگاه مردمان قدیم دربارۀ چگونگی دیدن و فهم چیزهای دیده‎شده، شیوه‎های بازنمایی جهان پیرامون را ساخت داده است. ازاین‎رو می‎پنداریم نقاشی سنتی ایران (نگارگری) نیز بربنیان دیدگاه و باورهای علمی هم‎روزگارش صورت یافته باشد. چنانچه خواهیم دید دستاوردهای آثار علمی مانند المناظر ابن‎هیثم، راه‎گشای فهم بسیاری از چارچوب‎های نگارگری ایرانی است. در ادامه، بربنیان دستاوردهای المناظر، چرایی تأکید قدما را بر گونه دادن کاغذ، پیش از کتابت و نگارگری تبیین می‎کنیم.


 

ادامه مطلب ...